بازاریابی جامع چیست؟ آشنایی با بازاریابی جامع و فواید و جزءهای آن را در سئو روز به صورت یک مقاله جامع مطالعه کنید 👌 تعریف انواع بازاریابی رو قبلا توضیح دادم .
در دنیای بازاریابی مدرن، نگاه سازمان ها به آن فراتر از بازاریابی سنتی است.
سازمان ها به این درک رسیده اند که نیاز به یک بازاریابی جامع به عنوان جزء حیاتی از جامعه و اقتصاد وسیع تر دارن.
شرکت ها به کمک بازاریابی جامع میتونن تلاش های بازاریابی خود رو به عنوان یک فاکتور کامل و جامع ببینن و برنامه بازاریابی خود رو به طور کلی توسعه بدن.
نه تنها سازمان نمیتونه یک نهاد ایزوله و تنها باشه، بلکه جزء اصلی از سازمان تجارت و اقتصاد جهانی است.
شرکت ها به جای اینکه تنها بر یک رویکرد واحد استوار باشن، میتونن چشم اندازهای متعددی از فعالیت های اقتصادی خود رو گسترش بدن.
در بازاریابی جامع به این نتیجه رسیدیم که همه موارد حائز اهمیت هستن و داشتن یک دیدگاه یکپارچه گسترده نسبت به همه جنبه های بازاریابی ضروری است.
بازاریابی جامع برای توسعه استراتژی های بازاریابی، سیستم کسب و کار رو به طور جامع در نظر میگیره.
در این نوع بازاریابی تنها بر محصول یا خدمات تأکید نداریم، بلکه افرادی رو که در تولید و بازاریابی این محصولات و خدمات حضور دارن، نیز در نظر میگیریم.
هر جزء استراتژی بازاریابی به عنوان بخشی از یک استراتژی واحد در نظر گرفته میشه.
تلاش های بازاریابی در جهت پیاده سازی تمام اجزاء یک برنامه هماهنگ شده و جامع است.
تمام فعالیت های بازاریابی در جهت دستیابی به یک همکاری و ارائه بهترین ارزش ممکن به مشتری هستن.
آشنایی با چهار جزء بازاریابی جامع
۱- بازاریابی یکپارچه: بازاریابی یکپارچه به هم پیوند دادن تمام تلاش های بازاریابی به منظور بهبود تأثیرگذاری آنهاست.
تمام تصمیمات و فعالیت های بازاریابی یکپارچه میشن تا محصول یا خدمات ارزشمندی به مشتری داده شود.
این بازاریابی شامل جنبه های متفاوتی از بازاریابی مدرن است:
(الف) محصول- طراحی، امکانات، رنگ، برندسازی، استایل، کیفیت، مکانیزم امنیت، گارانتی، R&D، بسته بندی، لیبل زنی و خدمات پس از فروش محصول.
(ب) قیمت گذاری- سیاست های قیمت گذاری، استراتژی های قیمت گذاری، تخفیف، تعیین اختلاف قیمت، شرایط پرداخت، شرایط اعتبار، حاشیه سود، قیمت گذاری فصلی، قیمت های فروش مجدد و … .
(ج) مکان- کانال های توزیع، انبارداری، مدیریت موجودی ، حمل و نقل ، پردازش سفارش و … .
(د) فروش ویژه- تبلیغات، فروش شخصی، ارتباطات عمومی،ارتباطات بازاریابی و رسانه های مورد استفاده و … .
(ه) مردم- فروشنده ها، مدیران امور مشتری، افرادی که به شکایات رسیدگی میکنن، پیشخدمت ها، کارکنان بخش پشتیبانی که با مشتری ها سروکار دارن.
(و) فرآیندها- گام ها، رویه ها و تمام فعالیت هایی که منجر به رسیدن کالا یا خدمت به دست مشتری میشه.
(ز) شواهد فیزیکی- محیط ، اجزای ملموس خدمات ، امکانات فیزیکی ساختمان هایی که خدمات در آنها ارائه میشه ، بروشورها ، کارت های بازرگانی و … .
در بازاریابی سنتی، عناصر بازاریابی از دیدگاه فروشنده بررسی میشد، اما در بازاریابی جامع باید به نقطه نظر خریدار توجه بشه.
فروشنده هر عنصر بازاریابی رو ابزاری برای تأثیرگذاری بر انتخاب خریدار در نظر میگیره؛ از سوی دیگر خریدار به این موضوع توجه میکنه که هر جنبه بازاریابی چه ارزشی به او میرسونه.
رابرت لوتربورن، استاد دانشگاه کارولینای شمالی، ۴ عنصر برای بازاریابی جامع تعریف میکنه.
این مدل بر اساس نقطه نظر مشتری تدوین شده.
او احساس کرد که اغلب بازاریابان دیدگاه محدودی نسبت به عناصر بازاریابی دارن و به نظرات مشتری توجه نمیکنن.
مدل ۴ عنصری او سناریو بازاریابی رو از دید مشتریان امتحان میکنه.
۱) مصرف کننده (در برابر کالا): در اینجا به جای کیفیت محصول، بر نیاز و خواست مشتری توجه داریم.
یعنی اول باید نیازهای مشتری شناسایی بشه و بعد محصول مطابق با اون نیازها طراحی و تولید بشه.
در دنیای امروزی مشتریان نیازهای زیادی دارن.
بنابراین اگر تولیدکنندهای محصول مطلوب خود رو به مشتری ها پیشنهاد کنه، در حقیقت به آنها بی احترامی کرده.
شرکت هایی که محصول یا خدمات مورد نظر مشتری رو تولید میکنن، تنها شرکت هایی هستن که میتونن بیشترین سهم بازار رو داشته باشن.
۲) هزینه (در برابر قیمت): هزینه به ارزش پولی که مشتریان برای خرید محصول یا خدمات پرداخت می کنن، اشاره داره.
این عنصر اغلب عمده ترین عامل تأثیرگذار در انتخاب مشتری است.
فروشنده باید قیمت کالای خود رو با توجه به ماهیت و انتظارات مشتری تعیین کنه.
مشتری فقط در صورتی حاضره هزینه کلایی رو پرداخت کنه که مطمئن باشه در ازاء اون پول کالا یا خدمات مناسب و با ارزشی به دست می آره.
۳) راحتی (در برابر مکان): راحتی در خرید یعنی اینکه مشتری چطور میتونه به محل فروش خدمات یا کالا دسترسی پیدا کنه.
در دنیای مدرن، اغلب مشتری ها پر مشغله هستن و ترجیح میدن از مکان هایی خرید کنن که تقریباً نزدیک آنهاست.
همچنین فروشندگانی که ارسال درب منزل دارن در اولویت انتخاب قرار میگیرن.
بسیاری از شرکت ها از گستردگی اینترنت در زندگی امروزی افراد و سهولت خرید اینترنتی استفاده میکنن و تا مشتری به راحتی خرید کنه.
۴) ارتباطات (در برابر فروش ویژه): برقراری ارتباط با مشتری همان فروش ویژه و تبلیغات برای تولیدکننده است.
فروش ویژه شامل تبلیغات، تخفیفات، عمومیت و … است که تولیدکننده برای تأثیرگذاری بر تصمیم خرید مشتری از آنها استفاده میکنه.
از طرف دیگه، ارتباط یک فرآیند دو طرفه است که جریان آزاد اطلاعات بین فروشنده و خریدار رو نشان میده.
تولیدکننده باید فرآیند تبلیغات را تعاملی کرده و مشتریان را تشویق کنه تا پیشنهادات و نظرات خود رو با آنها در میان بگذاره.
۲- بازاریابی داخلی: بازاریابی داخلی فلسفه ای است که بر طبق آن باید با کارمندان یک شرکت به عنوان مشتری “داخلی” کسب و کار برخورد بشه و همچنین تأمین نیازهای آنها نیز مورد توجه قرار بگیره.
بازاریابی داخلی مربوط به روابط بین کارفرما با کارمندان است.
ارتباط یکی از مهمترین جنبه های بازاریابی داخلی است.
چشم انداز ، مأموریت ، سیاست ها و اهداف شرکت باید به کارمندان منتقل بشه تا آنها هم همان دیدگاه ها و عقاید مدیریت را داشته باشن.
ارزش های اصلی کسب و کار باید با ارزش های مد نظر کارکنان مطابقت داشته باشه تا عملکرد کارآمدتر و خدمات بهتر به مشتری تضمین بشه.
یک استراتژی بازاریابی داخلی موثر این اطمینان رو میده که سیاست ها و برنامه های شرکت توسط کارمندان کاملاً قابل درک است.
هدف از بازاریابی داخلی ایجاد یک تصویر مثبت از شرکت در چشمان کارمندان است.
چشم انداز شرکت باید چنان در روان کارمند ریشه دوانده باشه که پایبندی به این چشم انداز در هر کاری که کارمند انجام می دهد مهم باشه و به چشم بخوره.
بازاریابی داخلی به ایجاد نیروی انسانی آگاه ، با انگیزه ، مشتاق و ماهر کمک می کنه که برای بهبود بهره وری و ارائه بهترین کیفیت خدمات به مشتری ضروری است.
دو سطح از بازاریابی داخلی وجود داره:
الف) هماهنگی در بخش بازاریابی: در سطح اول باید بین فعالیت های متنوع در بخش بازاریابی هماهنگی ایجاد بشه.
عملکردهای تبلیغات، فروش ویژه، تحقیقات بازار، حمایت از مشتری و غیره باید در راستای یکدیگر باشن به گونه های که تمام این تلاشها در جهت دستیابی به یک هدف انجام بشن.
ب) هماهنگی بین بخش بازاریابی با سایر بخشها: مسئولیت بازاریابی فقط به عهده واحد بازاریابی نیست.
سایر بخش های سازمان مانند منابع انسانی ، امور مالی ، تولید ، تدارکات و غیره همگی در عملکرد کلی بازاریابی سازمان نقش دارن.
فعالیت های هر یک از این بخشها باید با فعالیت های بخش بازاریابی همسو باشه تا اهداف بلند مدت شرکت محقق بشه.
به هر حال ، این اقدامات انجام شده توسط بخش بازاریابی است که در نهایت فروش و سود برای کسب و کار ایجاد می کنه.
۳- بازاریابی رابطه ای: یکی از اهداف اصلی بازاریابی ایجاد روابط معنادار عمیق با سهام داران سازمان است.
در بازاریابی جامع، سازمان به اهمیت حفظ روابط پایدار با مشتریان ، کارمندان ، تأمین کنندگان ، توزیع کنندگان ، سهام داران ، سرمایه داران ، فروشندگان ، رسانه ها ، سازمان های دولتی ، جامعه و … پی می برد.
هدف نهایی بازاریابی رابطه ی ایجاد شبکه بازاریابی قوی متشکل از شرکت و سهام داران حامی آن با کسانی است که با شرکت روابط تجاری دارن.
در بازاریابی رابطه ای باید اجزاء اصلی محیط رو بشناسیم و با نیازها، تمایلات و انتظارات مشتری آشنا باشیم.
بازاریابی رابطه ای شامل مفاهیمی مانند مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) و مدیریت روابط با شرکاء است.
۴- بازاریابی عملکردی: مفهوم بازاریابی عملکردی مربوط به درک موضوعاتی مثل امور مالی، حقوقی، اخلاقی، اجتماعی و محیطی است که بر فعالیت ها و برنامه های بازاریابی شرکت تأثیر میگذارند.
پاسخگویی مالی و مسئولیت اجتماعی جنبه های بازاریابی عملکردی هستن.
شرکت به هر طریقی در برابر هر یک از سهام داران خود پاسخگو است و باید موارد زیر رو انجام بده:
الف) تولید درآمد به منظور پرداخت سود سهام داران و به حداکثر رساندن ثروت آنها.
ب) ارائه محصولات با کیفیت بالا و با نرخ مناسب به مشتریان و اجراء فرایندهای اخلاقی کسب و کار.
ج) انجام تعهدات قانونی و پرداخت مالیات به دولت.
د) مشارکت در توسعه و رشد جامعه.
ه) به حداقل رساندن تأثیرات منفی بر محیط زیست.
بازاریابی عملکرد ، تأثیر اقدامات سازمان را بر عوامل تشکیل دهنده محیط کسب و کار بررسی می کنه.
هدف بازاریابی جامع به حداکثر رساندن منافع و ارزش ارائه شده به سهام داران مختلف تجاری و کاهش تأثیرات منفی بر اجزای محیطی است.
فواید بازاریابی جامع
۱- با ایجاد روابط معنادار بین هر یک از اجزاء محیطی، به برندسازی و بهبود حسن نیت سازمان کمک میکنه.
۲- بازاریابی جامع کمک میکنه یک شرکت از رقبایش که هنوز مفاهیم محدودی از بازاریابی رو دنبال میکنن، متمایز بشه.
۳- روابط بهتری با مشتریان ایجاد میشه، زیرا در هنگام تدوین استراتژی بازاریابی از دیدگاه های آنها نیز استفاده میشه.
۴- بازاریابی جامع به یک سازمان کمک می کنه تا در سناریوی بین المللی، تصویر حرفهای از خود ایجاد کنه.
۵- با رعایت اصل بازاریابی جامع، زمینه های بیشتری برای گسترش و رشد تجارت شرکت ها وجود دارد.
۶- روابط بهتری بین کارفرما و کارمند برقرار میشه که نتیجه آن ایجاد نیروی کار با انگیزه، راضی و مولد است.
بازاریابی در دنیای معاصر فقط به خرده فروشی های فروشگاهی محدود نمیشه.
بازاریابی اکنون از محدوده حالت های عملکرد سنتی خارج شده و به حوزه های گسترده تر و جدیدتری وارد شده که فرصت های رشد نامحدود رو ارائه میدن.
در گذشته مردم موظف بودن از خانه های خود بیرون بیان، به مغازه ها مراجعه کنن، کالاهای مورد نظر خود رو جستجو کرده و در نهایت خرید کنن.
اما در سناریوی فعلی، روند بازاریابی با در نظر گرفتن نیازهای متغیر مشتریان بسیار ساده تر شده است.
مشتری مدرن از نظر زمان محدود است و اولویت بیشتری رو به راحتی و سهولت خرید میده.
آمازون نمونه کاملی از بازاریابی جامع است. محصولات و خدمات آنها با در نظر گرفتن نیازهای مشتری ساخته میشه.
کالا به صورت مناسب و سازمان یافته برندسازی میشه، سپس درب منزل مشتری تحویل داده میشه تا مشتری به زحمت نیفته.
این استراتژی آمازون رضایت مشتری رو جلب میکنه.
این بود از هر آن چه که در بازاریابی جامع باید میدانستید، سعی کردم در سئو روز این مقاله را به صورت کامل و شفاف توضیح بدم .
