این روزها دوست داران دیجیتال مارکتینگ صحبتهای زیادی در مورد استارتآپها (کسبوکارهای نوپا و تازه تاسیس) می کنند. در این مقاله در مورد مفهوم startup و نمونه های آن آشنا خواهید شد.
استارت آپ یک شرکت است که در مرحله اول عملیات خود قرار دارد. این شرکت ها اغلب در ابتدا توسط بنیانگذاران کارآفرین خود حمایت میشوند و برای توسعه محصول یا خدمات مورد استفاده قرار می گیرند، زیرا بنیانگذاران آنها معتقدند برای این کار تقاضا وجود دارد. با توجه به درآمد محدود یا هزینه های بالا، اکثر این عملیات های در مقیاس کوچک در دراز مدت پایدار نیستندو بدون کمک سرمایه گذاران دوامی نخواهند داشت.
در اواخر دهه 1990، شایع ترین نوع شرکت استارت آپی، داتکام بود. سرمايه گذاري در اين زمان بسيار آسان بود كه به سبب علاقه سرمايه گذاران براي ظهور اين نوع از تجارت ها بود. به زبان ساده، استارتاپ یک کسب و کاری است که قسمتی از آن مبتنی بر فناوری است. هر کسب و کار که بر پایه فناوری است، لزوما استارتاپ نیست، ولی همه استارتاپها به طرزی از وب، موبایل، اینترنت و تکنولوژی های جدید استفاده میکنند تا رشد بالایی داشته باشند و به تعداد کاربران بالایی برسند.
استارت آپ چیست؟
تعریف استارت آپ: هرچند که چارچوب مفهوم استارت آپ تقریبا ثابت است، اما برای این مفهوم تعاریفی ارائه شده است که چند نمونه از آنها را بررسی میکنیم:
تعریف استارت آپ توسط مرکز کسب و کارهای کوچک آمریکا (USSBA):
کسب و کاری که عموماً حول محور تکنولوژی شکل گرفته و پتانسیل رشد بالایی دارد.
تعریف استارت آپ توسط استیو بلنک:
سازمانی که در جستجوی یک مدل کسب و کار که قابل تکرار و مقیاس پذیر باشد شکل گرفته است.
تعریف استارت آپ توسط اریک ریس:
استارت آپ یک نهاد انسانی است که برای ارائه یک محصول یا خدمت جدید در شرایطی که ابهام بالایی وجود دارد به وجود آمده است. این تعریف در کتاب نوپای ناب توسط اریک ریس آورده شده است.
تعریف استارت آپ به عنوان یک واژه انگلیسی در دیکشنری وبستر:
عملیات تنظیم و راه اندازی یک عملیات یا حرکت
دوره آموزش اصول دیجیتال مارکتینگ
هرآنچه برای ورود قدرتمند به دنیای بازاریابی دیجیتال باید بدانید
تفاوت استارتاپ و کسب و کار کوچک چیست؟
در ابتدا ممکن است خیلی از ما معنی استارتاپ را معادل کسبوکارهای کوچک بدانیم. با اینکه از خیلی جهات، استارت آپ و کسبوکارهای کوچک باهم مشابه هستند، اما تفاوتهایی هم دارند.
- از نظر مشابهت، هر دو شرکتهای کوچکی هستند که تقریبا از هیچ (بدون سرمایه زیاد) ساخته شدهاند و هدفشان این است که بخشهای نادیده گرفته شده بازار را پر کنند. هر دو متمرکز بر رشد و سودآوری هستند و برای بقا در بازار میجنگند.
- از نظر تفاوت، استارت آپهای ویژگیهای متفاوتی نسبت به کسبوکارهای کوچک معمولی دارند. استارت آپ یک چهره جوان دارد، معمولا یک ایده تازه مطرح میکند و این ایده معمولا از طریق تکنولوژیهای جدید و وابسته به اینترنت اجرا میشود. مزیت رقابتی در استارت آپ بسیار مهم است. چیزی که ممکن است در هر کسبوکار کوچکی وجود نداشته باشد. معمولا استارت آپ توانایی این را دارد که حتی رفتار و فرهنگ مصرفکننده را در یک جامعه تحت تاثیر قرار دهد. بهرحال از هر 10 استارتاپ، معمولا فقط یکی از آنها موفق میشود چرا که محیط استارت آپی بسیار چالشی است.
انواع استارتاپ
استیوبِلَنک، نویسندهی وبگاه Xconomy 5 نوع از استارت آپ های موفق را به این شکل معرفی میکند: (انواع استارت آپ)
-
استارت آپ سبک زندگی
استارت آپی محسوب می شود که با زندگی روزمره ما عجین شده است. به طور مثال شخصی که ماشین برقی برای تفریح خود در پارک، تهیه کرده است با ارائه آن به دیگران و دریافت مبلغی می تواند ماشین برقی خود را در سطح بالایی نگه دارد و تفریح بیشتری کند.
-
کسب و کارهای کوچک
در این نوع استارتاپ معمولا یک خانواده مالک آن است و آن را اداره میکند و بیشتر برای تامین مخارج خانواده انجام می دهند.
-
استارت آپ های گسترشپذیر
این نوع سود و بازدهی بیشتری دارند و عموما به صورت خوشههای نوآور و خلاق باهم تشکیل گروه میدهند. به طوریکه چند ایده خوب در کنار هم یه ایده ناب تری را تشکیل می دهد.

-
استارت آپ هایی که طراحی شده اند تا به سرعت فروخته شوند
مثلا در حوزه مسکن، استارت آپی تهیه می شود که می تواند مشکل بنگاه های املاک را به سرعت حل کند. سازنده این استارت آپ هدفش فقط فروش این استارت آپ برای شرکت های بزرگ است.
-
استارت آپ های اجتماعی
هدف این استارت اپ ها فقط کسب درآمد نیست و نگاهشان بیشتر دنبال تبدیل دنیا به مکانی بهتر برای انسان ها است.
-
شرکتهای استارت آپ بزرگ
شرکتهای بزرگ به دلیل تغییرات در سلیقهی مشتری، فناوریهای جدید، قانونگذاری، رقبای جدید و … مجبور هستند تا با ایفای برنامه های جدید و استارت آپ ها نوین در میدان رقابت حضور داشته باشند.
-
استارت آپ های اجتماعی
برعکس استارتاپهای گسترشپذیر، هدف این استارتاپها این است که دنیا را تبدیل به جایی بهتر کنند، نه اینکه سهم بازار را بگیرند یا برای بنیانگذاران آن ثروت بسازند. بعد از بیان انواع استارت آپ برای درک بهتر مفهوم است.ارت آپ، لازم است با استارت آپ weekend آشنا شوید
استارتاپ ویکند

استارتاپ ویکند رویدادی 54 ساعته در آخر هفته میباشد که در آن افراد در گروه های مختلف (توسعه دهندگان، مدیران کسب و کارها و …) ایده هایشان را مطرح میکنند. در واقع استارت آپ ویکند مکانی برای ارائه ایده هاست. داوران و شرکت های سرمایه گذاری با مشاهده ایده های مختلف تصمیم به قبول یا رد ایده ها میگیرند. اولین تاریخچه استارتاپ ویکند startupweekend که به نوعی اولین تاریخچه استارت آپ به شکل امروزی نیز میباشد، به سال 2007 در شهر بولدر ایالت کلرادو در آمریکا برمیگردد. در آن رویداد 70 سرمایه گذار حضور داشتند.
در ادامه این مقاله، مختصری درباره تاریخچه کارآفرینی در ایران و جهان گفته میشود تا در ادامه به سوالاتی مانند چگونه استارتاپ بسازیم پاسخ دهیم.
تاریخچه کارآفرینی
ابتدا لازم است مفهومی به نام مقیاس تولید را شرح دهیم.
تعریف مقیاس تولید
مقیاس تولید در واقع نشان دهندهی خروجی یک واحد-معمولا صنعتی- میباشد. واحدهایی که نرخ خروجی بالایی دارند، حجم تولید آنها را با مقیاس تولید بالا میدانند.نحوهی تولید در 4 دستهی زیر قرار میگیرد که به اختصار شرح داده خواهند شد:
- تولید سفارشی: تولید بر اساس سفارش
- تولید دسته ای: در تولید دسته ای هر کار از بخش های کاری مختلف می گذرد به طوری که کارهای مختلف دارای مسیرهای تولید مختلف می باشند. مشخصه این تولید ساخت تعداد محدودی از محصول در مدت زمان معین است.
- تولید انبوه: تولید در مقیاس بالا در یک خط تولید
- تولید پیوسته: مانند تولید مواد شیمیایی و یا تولید سیمان
با شروع قرن 18، کارآفرینان از تولید در مقیاس کوچک در شهرهای کوچک، به سمت تولید انبوه حرکت کردند. در دسترس بودن انرژی و نیروی کار، باعث حرکت به این سمت شد. تقاضای روز افزون محصولات نیازمند سازماندهی مناسب بود و از سویی فضا را برای شروع کسب و کارها فراهم میکرد. آمریکا در این دوره نقش برجسته ای ایفا کرد و کارآفرینان مانند اندرو کارنگی، جورج مورگان، جان دی. راکفلر، فرانک کنان و هنری فورد را به وجود آوردند.
تاریخچه انواع استارت آپ در ایران

تاریخچهی استارتاپهای معروفی که همه با آنها سر و کار داریم و اکثراً در حوزه فناوری اطلاعات (IT) فعالیت میکنند حداکثر به ۸ تا ۱۰ سال گذشته بر میگردد. اما اکوسیستم کارآفرینی و استارتاپی ایران پیشینه قدیمیتری دارد و فعالیت آن به دهه ۷۰ بر میگردد. طرح پدید آوردن شرکتهای سرمایهگذاری خطرپذیر برای اولین بار در شرکتهایی نظیر سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران و اسپانسر پروژههای نوپا مانند مرکز صنایع نوین شکل گرفت.
اولین شرکتهای پدید آمده در حوزه فناوری ارتباطات (Communication Technology) و مخابرات بودند و بخشی از زیرساختهای مخابراتی ایران در دهه ۷۰ و ۸۰ توسط این شرکتها به وجود آمدند. مخابرات و بایوتکنولوژی دو حوزهی اصلی کسب و کار در زمینه نوآوری بودند که بعد از جنگ بر اساس نیازهای کشور شکل گرفتند. در آن زمان ادبیات استارتاپ هنوز مفهومی نداشت. در اوایل دهه ۹۰ با به وجود آمدن مراکز رشد و شتابدهندهها در کنار دانشگاهها، تیمهای مختلفی پدید آمدند که منجر به رشد نیروی انسانی اکوسیستم استارتاپی ایران شدند.
لیست استارت آپ های ایرانی ( استارت آپ های جدید ایران )
در زیر لیست استارت آپ های موفق ایرانی آورده شده است تا با مفهوم فضای انواع استارت آپ در ایران آشنا شوید. بسیاری از این استارت آپ ها جز استارت آپ های جدید ایران بحساب می آیند.
ردیف | نام استارتاپ | حوزه کاری |
1 | دیجی کالا | خرده فروشی اینترنتی |
2 | بامیلو | خرده فروشی اینترنتی |
3 | آپارات | اشتراک ویدئو |
4 | دی جی استایل | فروش اینترنتی لباس |
5 | مدیسه | فروش اینترنتی لباس |
6 | اسنپ | حمل و نقل درون شهری |
7 | تپسی | حمل و نقل درون شهری |
8 | کارپینو | حمل و نقل درون شهری |
9 | علی بابا | فروش بلیط هواپیما و قطار |
10 | زورق | فروش بلیط هواپیما و قطار |
11 | جاباما | رزرو هتل |
12 | پین تا پین | رزرو هتل |
13 | تخفیفان | تخفیف گروهی |
14 | نت برگ | تخفیف گروهی |
15 | ایران رنتر | اجاره وسایل و تجهیزات |
16 | دیوار | نیازمندی های آنلاین |
17 | شیپور | نیازمندی های آنلاین |
18 | بیمه بازار | بیمه |
19 | بیمیتو | بیمه |
20 | مهمانو | پذیرایی میان وعده مراسم |
21 | میوا | پذیرایی میان وعده مراسم |
22 | روکولند | سوپر مارکت آنلاین |
23 | اسنپ فود | خرید اینترنتی غذا |
24 | ریحون | خرید اینترنتی غذا |
25 | چیلیوری | خرید اینترنتی غذا |
26 | دلینو | خرید اینترنتی غذا |
27 | مامان پز | خرید اینترنتی غذا |
28 | هفت میوه | فروش اینترنتی میوه |
29 | مستر میوه | فروش اینترنتی میوه |
استارت آپ های دیگری نیز وجود دارند که در حوزه های مختلف فعالیت میکنند. در زیر میتوان آن ها را مشاهده کرد:
- رزرو اقامتگاه:موسم و شب
- فروش اپلیکیشن:کافه بازار، اول مارکت موسیقی: نواک
- خدمات مالی:زرین پال، فون پی، وین وین، پیمنت، اکسپرس، باهمتا، پی پینگ
- تبلیغات در موبایل:تپسل
- فروش لوازم منزل و خوراکی:۵۰۴۰
- خدمات منزل:هوم سرویز، اچاره، استادکار
- آموزش:فرانش، مکتب خونه، استاد بانک، استاد سلام
- خشک شویی آنلاین:زودشور
- سلامت:تله طب، آزمایش آنلاین، دکتر دکتر
- تبلیغات اینترنتی:صباویژن و ای نتورک
با توجه به لیست بالا می توان استارت آپ های مورد نیاز ایران را شناسایی کرد و با یک ایده پردازی صحیح آن را بوجود آورد
چگونه استارت اپ بسازیم؟
10 ایده برای شروع استارتاپ

- فقط شروع کنید! بسیاری از ایده ها پس از شروع یک کار به ذهن میرسند زیرا پس از ارزیابی و سنجش میتوان نقاطی که نیاز به کار دارند را شناسایی کرد.
- بفروشید! فروش، هنری است که درباره آن بارها و بارها نوشته شده است. فروش میتواند الهام بخش ایده برای شما باشد.
- از کسی بخواهید به شما توصیه ای کند و سپس خودش نیز آن را اجرا کند.
- کارکنان راه دور استخدام کنید.
- کارکنان قراردادی استخدام کنید.
- یک همکار پیدا کنید.
- با کسی کار کنید که شما را به سمت بی نهایت سوق میدهد.
- بر روی پول تمرکز نکنید.
همچنین میتوانید از چک لیست زیر برای سوق دادن ایده هایتان به سمت استارتاپ و ایجاد یک کسب و کار استفاده کنید.
10 نکته دربارهی چک لیستی از ایدههای شروع استارتآپ
1- ایده های خود را اصلاح کنید.
با یک جست و جوی ساده بازار ایده خود را بررسی کنید. آیا این ایده از قبل وجود دارد و یا جدید است؟ اگر از قبل وجود دارد شما نسبت به شرکت های پیشتاز در این زمینه چه مزیتی دارید؟ کیفیت؟ قیمت کمتر؟ این ها همه سوالاتی است که پاسخ آنها با یک جست و جی ساده به دست میآید.
2- یک طرح کسب و کار بنویسید.
هنگامی که قصد اجرایی کردن ایده خود را دارید لازم است به چند سوال پاسخ دهید. هدف از کسب و کار شما چیست؟ محصول خود را به چه کسی میفروشید؟ هزینه های استارتاپ خود را چگونه تامین میکنید؟ تمام این سوالات به وسیلهی یک طرح کسب و کار مناسب پاسخ داده میشوند.
3- امور مالی خود را ارزیابی کنید.
شروع هر کسب و کاری نیاز به هزینه دارد. شما باید مشخص کنید چگونه این هزینه ها را تامین خواهید کرد و مهم تر در هر مرحله از کار چقدر هزینه لازم است صرف کنید؟

4- ساختار قانونی کسب و کار خود را تعیین کنید.
قبل از آنکه شرکت خود را ثبت کنید، باید دربارهی نوع آن بحث کنید. ساختار شرکت شما برهمهی فرآیندها و عملیات های بعدی شما تاثیر میگذارد. هرگونه انتخاب اشتباه باعث میشود دچار مشکل شوید.
5- کسب و کارتان را ثبت قانونی کنید.
برای آنکه رسما در دنیای کسب و کار شناخته شوید باید از مراحل قانونی و فیلترهای آن عبور کنید. لازم است این کار دقیق صورت بگیرد و همهی اسنادی که برای قانونی شدن شما لازم است فراهم شود.
6- یک بیمه نامه بخرید.
هرچند که ممکن است عدهی زیادی این کار را هدر دادن پول بدانند، اما صاحب نظران این حوزه همیشه بر ساختن راه های برگشت مجدد تاکید کرده اند. شرکت، کسب و کار و یا استارتاپ شما لازم است در مقابل سرقت، حادثه و یا حتی رکود بیمه شود. برای این کار میتوانید از یک مشاور بیمه کمک بگیرید.
7- تیم خود را تشکیل دهید.
تنها درصورتی که قصد دارید تنها کار کنید نیاز بهاستخدام و یا تشکیل یک تیم ندارید. در غیر این صورت برای برداشتن یک گام مهم رو به جلو لازم است تیم خود را تشکیل دهید. جو زادواچکی، مدیر عامل و موسس MediaMath، میگوید:” کارآفرینان بایدبه عامل”مردم” همانقدر توجه کنند که به محصول یا خدمتشان توجه دارند.”
8- فروشندگان خود را انتخاب کنید.
شما و تیمتان احتمالا قادر نیستید همهی کارها را به تنهایی انجام دهید پس لازم است گروه سومی که فروشنده نامیده میشود وارد شود.لازم است محصول شما به نحوی ارائه شود، حال این کار را میتوان با کمک یک شرکت انجام داد و یا با استخدام افرادی دیگر.
9- خودتان را تبدیل به یک برند کرده و تبلیغ کنید.
برند و تبلیغ، دو عامل بسیار مهم و تاثیر گذار در رشد شما هستند که توضیح درباره روش های صحیح برند سازی و تبلیغات خارج از بحث ما در این مقاله است.
10- کسب و کار خود را رشد دهید.
عمر هر استارتاپ به طور متوسط 3 سال در نظر گرفته میشود. درصورتی که این استارتاپ موفق باشد، پس از رشد دیگر یک استارتاپ نخواهد بود بلکه به عنوان یک شرکت و یا برند شناخته میشود.
نمونه های دیگر ایدههای استارتاپی
هرچند که در قبل چند ایده برای شروع استارت آپ آورده شد ولی باز برای تفهیم بیشتر و آشنایی با مراحل کارآفرینی چند ایده گفته میشود.

1-Freshtohome ، فروش ماهی و گوشت به صورت آنلاین
این استارتاپ مربوط به کشور هند است و از جمله استارتاپ های سود ده است.
2- بازاری برای فروش صنایع دستی
بازار صنایع دستی با وجود ظرفیت های مختلف، کمتر فرصت رشد داشته و هم اکنون جای مانور زیادی برای افرادی که به دنبال ایده های استارتاپی هستند دارد.
3- حوزه ادبیات را فراموش نکنید
ادبیات نیز از دیگر حوزه هایی است که علاقه مندان خاص خودش را دارد ولی هنوز استارت آپ بزرگی در آن شکل نگرفته است.
4- استارت آپ خرید کالاهای مصرفی روزانه، تنها با سه دلار
هر خانه ای در جهان خرید روزانه ای زیادی دارد که در اکثر مواقع مخارج خرید منزل بسیار زیاد است. سایت Brandless که با ایده یک زوج در ماه جولای سال جاری با بودجه ۵۰ میلیون دلاری راه اندازی شدکه تمام کالاهای روزانه مورد نیاز یک خانه را فقط با قیمت ثابت ۳ دلار ارائه می دهد.در این کسب و کار نوپا، مدیران سایت کالاهای خود را بصورت عمده خریداری کرده و بسته بندی میکنند؛هیچ برندی بر روی کالای خریداری شده وجود ندارد و این نکته مثبتی است که مشتری دیگر پول برند را نخواهد داد.
مشاغل استارتاپ
با نگاهی به ایده های استارت آپی که مطرح شد، میتوان به وسعت ایده ها و به دنبال آن وسعت مشاغل استارتاپی پی برد. مشاغل استارتاپ امروزه طیف وسیعی دارند. راننده، پیک موتوری، ارائه دهنده خدمات از راه دور، نظافتچی، واسطه گری و … همگی از مشاغل استارتاپی هستند که امروزه شکل گرفته اند.
آشنایی با مراحل کارآفرینی
فرایند کارآفرینی به صورت مجموعه ای از رویه ها و روش ها بیان میشود، که کارآفرینان برای ایجادیک کسب و کار یا سرمایه گذاری به دنبال آن هستند. تمام مراحل فرایند کارآفرینی دارای معنی و قابلیت خاصی هستند که هر کدام روشی برای سرمایه گذاری ارائه میدهند. در زیر یک نمودار جریان از مراحل کارآفرینی آورده شده است. بسیاری از شرکت های نوپا در مسیر رشد خود با چالش ها و مشکلاتی رو به رو هستن. داشتن فرآیندی منظم مانند آنچه بیان شد میتوان در کاهش مشکلات موثر باشد.

1- شناسایی فرصت ها
در اولین گام از فرآیند کارآفرینی، کارآفرین باید یک مشکل را شناسایی کند و برای حل آن راه حلی منطقی ارائه کند. هر شرکت نوپا با یک ایده که راه حلی برای حل یک مشکل ارائه میدهد شکل میگیرد.
2- داشتن یک دید واضح و روشن
داشتن دید بدون اجرا، تنها رویایی با چشمان بسته است. همچنین هنگام کارآفرینی باید توجه داشت که داشتن دیدی وسیع و شناسایی و ارزیابی همهی جوامع، از ضروریات است.
3- کشاندن دیگران به سمت دید خودتان
پس از برنامه ریزی تاکتیکی و دست یابی به یک دید واضح از فرآیند کارآفرینی،لازم است برای جمع آوری تیم مورد نظرتان تلاش کنید. پیشتر درباره این موضوع صحبت کردیم.
4- جمع آوری منابع
در این گام لازم است با داشتن یک طرح کسب و کار قوی، مخاطب را با ایده قوی خود آشنا کنید. داشتن یک طرح کسب و کار قوی همچنین از شروط لازم برای جذب شرکت های سرمایه گذاری است.
5- سرمایه گذاری
پس از یافتن منابع مناسب، اکنون زمان تخصیص و استفادهی صحیح از این منابع است. این کار نیاز به مهارت خاص خودش را دارد.
6- سازگاری با گذشت زمان
در این مرحله که آخرین گام از فرآیند توسعه کسب و کار به شمار میرود، لازم است با نظارت و بررسی دقیق، کار خود را بسنجید و با گذشت زمان، خود را بیشتر و بیشتر با شرایط موجود سازگار کنید. انعطاف پذیر بودن کسب و کار از فاکتورهای اساسی در این گام است.
کسب و کارهای کوچک، شتاب دهنده کسب و کار و بنگاه های اقتصادی

هر بنگاه اقتصادی را میتوان مجموعه ای از منابع دانست که با هدف کسب سود، کالا یا خدمتی را ارائه میدهند.بنگاه با هدف عمر طولانی و فعالیت مستمر کسب و کار تشکیل و تأسیس میشود. هر کسب و کار کوچک، به عنوان یک بنگاه اقتصادی میتواند سودآور باشد. پیشتر درباره ایده های استارتاپ صحبت کردیم. هرکدام ازین ایده ها میتواند در ابعاد کوچک، به نوبهی خود تشکیل یک بنگاه اقتصادی کوچک دهد. برای مثال در حوزهی هنر، میتوان با ساخت یک صفحه در اینستاگرام و قرار دادن آثار هنری و یا وسایل دست ساز تشکیل یک کسب و کار کوچک داد.
مزیتهای کسب و کارهای کوچک عبارتند از:
- زمان پاسخ سریعتر به نیازهای مشتری.
- می توانید بلافاصله به سوالات مشتریان پاسخ دهید.
- میتوانید به مشتریان خدمات شخصی مستمر ارائه کنید.
- هزینه های سربار پایین تر
- انعطاف پذیری بیشتر
مشکلات استارتاپ ها چه میتواند باشد؟
در مسیر کارآفرینی چالش های استارت آپ ها میتواند گاهی نا امید کننده باشد. واقعیت این است که بسیاری از افراد بدون آگاهی کافی وارد این مسیر میشوند بدون آنکه بدانند که قطعا راهی سخت و دشوار در انتظارشان است و علاوه بر مشکلات پیشبینی شده، ممکن است با چالشهای ناگهانی دیگری هم روبرو شوند.
اما چند چالش عمومی وجود دارد که در اکثر استارت آپها رایج است و اگر آنها را پیش بینی نکنید در مشکلات بزرگی اسیر خواهید شد. این چالشها شامل موارد زیر هستند:
- چالشهای مدیریت محصول
زمانی که به عنوان یک استارت آپ، محصولی را طراحی میکنید و به فروش میرسانید، بسیار مهم است که به طور مرتب به صدای مشتری گوش کنید و بر اساس نظرات و پیشنهادات او محصولتان را ارتقا بدهید.
در مدیریت پروژه، اصطلاحی با نام اسکوپ کریپ (Scope creep) وجود دارد که هر کارآفرینی باید آن را بلد باشد. اسکوپ کریپ در واقع به معنای ارتقای محصول به صورت مداوم اما آهسته است. مثلا فرض کنید میخواهید با رژیم وزنتان را کاهش بدهید. طبیعتا اگر به صورت پیوسته روزی یک کیلو کم کنید قطعا بعد از چند ماه جانتان را از دست میدهید. به همین دلیل طبیعت بدن شما به میزان خاصی از وزنتان کم میکند ولی به صورت بلندمدت.
طبیعت بهبود محصول یا همان اسکوپ کریپ هم به همین شکل است. ارتقای محصول بی وقفه و کوتاه مدت اتفاق نمیافتد، به طوری که در یک نقطه تمام شود. بلکه به صورت آهسته اما مداوم اتفاق میافتد و حتی در این مسیر باید برای تثبیت و جا انداختن آن تلاش کرد.
- چالشهای جذب و تامین سرمایه (محاسبات مالی استارت آپ)
یکی از اصلیترین و عمومیترین چالش های استارتاپ ها عدم توانایی در جذب سرمایهگذار و تامین منابع مالی است. در واقع بعضی استارت آپها هم با اینکه منابع مالی خوبی را جذب میکنند، یا در موارد غیر ضروری و اشتباه آن را صرف میکنند و یا در کل مدیریت اشتباهی برای منابع مالی دارند.
بهرحال با اینکه هر استارتاپی شرایط خاص خودش را دارد. محاسبه منظم معیارهای زیر میتواند در مدیریت سرمایه استارت آپ به آنها کمک کند.
- درآمد عملیاتی
این معیار میتواند سودآوری استارتاپ شما را محاسبه کند. سودآوری یکی از مهمترین فاکتورهایی است که موفقیت کلی استارت آپ شما را میسنجد و میتواند نشانه خوبی حتی برای جذب سرمایه بیشتر باشد.
- نرخ هزینه
این معیار به شما نشان میدهد که سرعت مصرف سرمایه (نرخ هزینه) شما قبل از رسیدن به سود چه مقدار است. میزان رشد، برنامه ریزی و موفقیت آینده شما در گرو این معیار است.
- نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام
این نسبت نشان میدهد دقیقا چقدر سرمایه توانستهاید جذب کنید. در واقع این عدد، به سرمایهگذارانی که میخواهند به شما منابع مالی بدهند نشان میدهد که کسبوکار شما چقدر در حالت ثبات و یا چقدر در حالت ریسک قرار دارد.
- سرمایه در گردش
سرمایه در گردش که از کسر بدهیهای شما از داراییهایتان به دست میآید نشان میدهد شما چقدر وجه نقد برای اجرای عملیات در کسبوکارتان را دارید. این معیار در واقع سلامت مالی استارتاپ شما را نشان میدهد.
- جریان نقدینگی
نشان میدهد چه میزان وجه به صورت نقد وارد کسبوکار میشود و از آن خارج میشود. در واقع این معیار به طور دقیق نشان میدهد که منابع مالی از کجاها تامین میشوند و در چه راهی هزینه میشوند. از تمامی این معیارها استفاده کنید و سلامت مالی استارت آپتان را بسنجید. مهمترین بخش یک استارتاپ همین است.
- چالش مدیریت رشد برای استارتاپ ها
از هر فردی بپرسید چند استارتاپ موفق را نام ببر احتمالا همه میتوانند جواب بدهند و افرادی مثل بیل گیتس، جف بزوس، استیو جابز و … را مثال میزنند. خواندن داستانهای موفقیت آمیز خیلی خوب است، استفاده از راهکارهایی که افراد موفق ارائه کردهاند خیلی کاربردی است. اما مهمتر از آن خواندن شکستهای دیگران است. بهتر است واقع بین باشیم، احتمال شکست از موفقیت بیشتر است و تجربه و آمار این را ثابت کرده است.
رشد استارت آپ ها در سراسر دنیا بسیار سریع دارد اتفاق میافتد و طبیعتا مدیریت رشد در چنین فضایی سختتر از همیشه است. سعی کنید از رویا بیدار شوید، حاشیه و مطالعه مدام در مورد افراد سوپر موفق را دور بیندازید و به دنیای واقعی پر چالش برگردید. مدیریت رشد، تعادل و ثبات و تمرکز راه حل شماست.
چطور بیزینس پلن استارت آپ را طراحی کنیم؟
بیزینس پلن استارتاپ احتمالا اولین قدمی است که قبل از اجرا باید برداشته شود. بیزینس پلن نقشه راهی است که تمام ایدهها و نحوه اجرا و نوع تامین مالی و … را همگی به صورت مکتوب در میآورد. در نتیجه راحتتر میتوانید آنچه در ذهنتان است را به بقیه هم انتقال دهید و از آنها درخواست همکاری کنید.
نوشتن بیزینس پلن استارتاپ ممکن است در یک مقاله نگنجد. اما در این بخش میخواهیم به شما بگوییم بیزینس پلن استارت آپی که مینویسید باید چه ویژگیهایی داشته باشد و شامل چه بخشهایی باشد.
- عنوان
عنوان و نام را هیچوقت دستکم نگیرید. قسمت عنوان بیزینس پلن شما میتواند بیانی از آرزوها، ایمان و احساساتی باشد که نسبت به ایدهتان دارید.
- خلاصهی اجرایی
در این قسمت، باید لیستی از برنامهریزی و نقشه راهتان را قرار بدهید. مسائلی مانند توضیحات کلی شرکت، مشکلاتی که محصول یا محصولات شما قرار است از افراد حل کنند، راهحلهای کلیدی و … . علاوه بر این، در این قسمت حتما دلیل اینکه چرا الان میخواهید این ایده استارتاپی را اجرا کنید و به چه دلیل اجرای آن مفید است را بگویید.
- توضیحات صنعت
محصول یا خدمت شما در حیطه کدام صنعت قرار میگیرد؟ در کدام بخش از این صنعت قرار است فعالیت کند؟ وضعیت امروز صنعت در این زمینه که میخواهید فعالیت کنید به چه شکل است؟ چشمانداز صنعت در آینده چطور است و پیشبینی شما چیست؟
- استراتژی بازار
در این قسمت باید مشخص کنید که مشتریان شما به طور دقیق چه کسانی هستند؟ چطور و با چه روشهایی قرار است آنها را جذب محصول یا خدمتتان کنید.
- تحلیل رقبا
نقاط قوت و نقاط ضعف اصلی رقبای بالقوهتان را مشخص کنید و توضیح دهید که با چه روشهایی قرار است با رقبای اصلیتان که از قبل در بازار حضور دارند رقابت کنید.
- برنامه طراحی و ارتقای محصول
در این قسمت باید توضیح دهید برنامهتان برای تولید محصول چیست و محصول قرار است از نگاه مشتری چطور به نظر برسد؟ برنامههای ارتقای محصول به چه شکل است و قرار است در آینده چه ویژگیهای دیگری به محصول یا خدمت اضافه شود؟
- برنامه عملیاتی و مدیریت
برنامههای عملیاتی از ابتدا چطور انجام میشود؟ مدیریت بر عهده کیست و قرار است چه مواردی تحت کنترل قرار بگیرد؟ در مواقعی که اتفاقات پیشبینی نشده اتفاق بیفتد از چه روشهای مدیریتی استفاده میشود و عملکرد استارتاپ چطور است؟ وظایف و مسئولیتهای روزانه چطور تقسیم میشود و قرار است چه کارهایی در استارت آپ شما انجام شود؟
- منابع مالی استارت آپ
منابع اصلی که استارتاپ را حمایت میکنند دقیقا از کجا هستند و برنامهای که برای خودکفایی مالی در طول زمان در نظر گرفته شده به چه شکل است؟
یادتان باشد که این سند یعنی بیزینس پلن، در طول زمان بارها باید با توجه به شرایط جدید به روز رسانی شود. چرا که در کل طبیعت کسبوکار ثابت نیست و هر روز دستخوش تغییرات میشود. در واقع این سند، صفحهای نیست که یکبار نوشته شود و بعد هم وارد سطل زباله شود. در واقع سندی است که همیشه به شما و سرمایهگذاران شما یادآوری کند که ارزشهای اصلی و اهداف استارت آپ شما چیست.
قانون استارتاپ ها باید چگونه باشد؟
به وجود آوردن زیرساختهای اساسی و قانونی یکی از مهمترین بخشهای تاسیس استارت آپ است که اگر نسبت به آن بی توجهی شود میتواند به مسائل عظیمی در آینده منجر شود. در واقع قوانینی که در استارت آپها وجود دارد فقط به تقسیمبندی موقعیتهای شغلی در آن ختم نمیشود. مثلا باید مشخص شود نوع شرکت استارتاپی شما چیست؟ در بخش دولتی فعالیت دارد یا خصوصی؟ مسئولیت محدود است؟ از نوع همکاری است؟
تمام این مشخصات، اختیارات قانونی استارت آپ را هم مشخص میکند. علاوه بر این، باید مشخص شود دقیقا چند نفر برای استارت آپ قرار است کار کنند؟ توزیع قدرت به چه نحوی است؟ اقامت استارت آپ در کدام شهر یا شهرها است؟ محل اقامت حتی بر هزینه هم موثر است و ممکن است موسسین استارت آپ تصمیم بگیرند برای پرداخت مالیات و یا اجاره کمتر، استارت آپ را در مناطق دیگری ثبت کنند.
شتاب دهنده کسب و کار و مرکز رشد چیست؟
اگرچه کسب و کارهای کوچک مزیت هایی زیادی دارند اما هر کسب و کار موفقی برای رشد بیشتر لازم است پیشرفت کند.هر کسب و کاری برای رشد لازم است در مسیر صحیح باقی بماند و منحرف نشود. برای این منظور از شتاب دهنده کسب و کار استفاده میشود. شتاب دهنده کسب و کار،یک برنامه تجاری است که کسب و کارهای نوپا را ازطریق آموزش،سرپرستی و تامین مالی حمایت میکند. استارتاپ ها معمولا برای یک دوره زمانی مشخص وارد شتاب دهنده ها کسب و کارمیشود. حال مرکز رشد چیست و چه تفاوتی با شتاب دهنده دارد؟ شتاب دهنده ها برای یک مدت کوتاه و مشخص برنامه ای برای رسیدن به یک وضعیت مناسب برای کسب سرمایه به استارتاپ ها ارائه میدهند و درصدی از سود شما را برمیدارند.
اما مرکز رشد (انکوباتور)، به مدت بیش از یک و نیم سال، تمرکز کمتری بر روی رشد داشته و هیچ هدف خاصی را برای شرکت به جز کسب موفقیت با سرعتی مناسب مد نظر ندارند. در حقیقت، هدف برخی از مراکز رشد ممکن است، آمادهسازی شرکت شما برای یک برنامهی شتاب دهنده باشد. مراکز رشد با وجود دارا بودن توان مالی، حق سهمی از شرکت شما برنمیدارند یا اگر حق سهمی داشته باشند بسیار ناچیز است، چرا که مانند شتاب دهنده ها سرمایهی اولیهای را وارد استارتاپ نمیکنند.
شرکت هلدینگ
شرکت هلدینگ یا نگهدارنده، شرکتی سهامی است که دارای شرکتهای زیرمجموعه دیگر بوده و کنترل شرکتهای زیرمجموعه مستقیماً زیر نظر مدیران و هیئت مدیره شرکت اصلی است. هلدینگ را میتوان آخرین مرحله از یک استارت آپ دانست که با رشد زیاد، زیر مجموعه های بسیار پیدا کرده است.
هلدینگ را میتوان آخرین مرحله از یک استارت آپ دانست که با رشد زیاد، زیر مجموعه های بسیار پیدا کرده است
تئوری نمایندگی و چالشهای جدایی مالکیت و مدیریت
از دیرباز، رویهای در مدیریت کسب و کار شکل گرفت که تا امروز هم ادامه داشته است:جدایی مدیریت و مالکیت.
با تبدیل کسب و کار های کوچک به صنایع و هلدینگ های بزرگ، به تدریج مدیریت به فعالیتی تخصصی تبدیل شد و مالکان کسب و کار، یا به علت محدودیت دانش تخصصی و یا به خاطر گستردگی و مقیاس فعالیتها، وادار شدند از مدیران حرفهای استفاده کنند. مدیرانی که تخصصشان، مدیریت کردن و ادارهی کسب و کار بود. جدایی مدیریت و مالکیت، رابطهای را شکل داد که تا همین لحظه، مزیتها و چالشهای آن، موضوع بحث مدیران و اقتصاددانان است:رابطه نمایندگی.
امروزه چالش های مربوط به رابطه نمایندگی تحت عنوان تئوری نمایندگی یا Agency Theory مطرح میشود. در این تئوری، بررسی میشود که در شرایط مختلف، نمایندهی شرکت مالک است و یا مدیر و در کجا کدام مورد ارجحیت دارد.

چالشها و دشواریهای رابطه نمایندگی
چالشهای متعددی در رابطهی نمایندگی وجود دارد که در تئوری نمایندگی به آنها پرداخته میشود. دو مورد از این چالشها، جدیتر و فراگیرتر هستند:
- تضاد یا تعارض منافع (Conflict of Interest)
- تفاوت در میزان قرار گرفتن در معرض ریسک (Risk Exposure)
کارآفرینی دولتی
فکرکردن به دولت به عنوان کارآفرین همانند یک لنز منحصربه فرد است که ازطریق آن می توانید زیرمجموعه ای ازاقدامات دولت رامشاهده کنید و البته این لنز یک الگو برای ارزیابی سیاست دولت نیست. نقش دولت در کارآفرینی میتواند سیاست گذاری حمایتی در حوزه کارآفرینی و وضع قوانین برای حمایت از استارت آپ ها باشد.بحث در این زمینه گسترده است اما یکی از منابعی که میتواند الگویی برای دولت مردان باشد کتاب ساخت ژاپن است. در این کتاب علاوه بر مراحل رشد شرکت سونی، به وصف ژاپن و مراحل رشد این کشور بعد از جنگ جهانی نیز میپردازد. کتاب ساخت ژاپن نوشتهی آقای آکیو موریتا میباشد. همچنین خواندن کتاب نوپای ناب یا The Lean Startup را نیز پیشنهاد می کنم.
دلایل شکست استارتاپ ها چیست؟
همانطور که در طول مقاله گفتیم، از هر 10 استارت آپ، فقط یکی موفق میشود. در واقع وقتی استارت آپی را شروع میکنید باید با این واقعیت کنار بیایید که 90% ممکن است شکست بخورید.
اما دلیل این نرخ بالای شکست چیست؟ چرا اکثر استارت آپها شکست میخورند و ناکام میمانند؟
- اشتباه 1: تمرکز بر سودآوری سریع به جای تمرکز بر مشتری
به قول نویسنده معروف کسبوکار، Ash Maurya، زندگی خیلی کوتاه است، برای اینکه محصولی تولید کنید که هیچکس آن را نمیخواهد.
جالب است بدانید، از آن 90% کلی، 42% استارتاپها به این خاطر شکست میخورند که نتوانستهاند مشکلی را از بازار رفع کنند. این مسئله هم وقتی به وجود میآید که شما به جای در نظر گرفتن دیگران، خودتان را در نظر میگیرید.
راهحل این مشکل چیست؟
- با افرادی که حدس میزنید مخاطب هدف شما هستند صحبت کنید و از آنها در مورد کاربردی بودن محصول و حس آنها بپرسید.
- قبل از اینکه بهطور کامل ایده را اجرا کنید و حجم زیادی از سرمایه را هزینه کنید، سعی کنید با هر روشی که شده به صورت تستی ایدهتان را پیادهسازی کنید و نتایج را بسنجید.
- اشتباه 2: عدم تمرکز و اقدامات نسنجیده
یکی از اشتباهات استارت آپها نداشتن تمرکز و اقدامات نابجا است. همانطور که گفتیم، اکثر استارت آپها عجله دارند که زودتر به سود برسند و همین مسئله باعث میشود بدون فکر قبلی اقدام کنند. از متخصصین مشاوره نمیگیرند، بدون سندی از افزایش سود درخواست همکاری میدهند، بدون شناخت درست مخاطب هدف وارد شبکههای اجتماعی میشوند. تمام این اقدامات باعث شکست استارت آپ میشود.
راهحل این مشکل چیست؟
راهحل این مشکل در دو مورد خلاصه شده است:
- مخاطب هدف
- محصول
سعی کنید به طور مرتب با کاربر و یا مشتریتان صحبت کنید، از آنها فیدبک بگیرید و محصولتان را ارتقا بدهید.
- اشتباه 3: عدم برخوداری از تیم خوب
بعضی از موسسین استارت آپها انتظار دارند با کمترین منابع انسانی و کمترین هزینه بتوانند بهترین محصول را ارائه دهند. در صورتی که این اتفاق هیچوقت نخواهد افتاد. یکی از ویژگیهای استارتاپ های موفق داشتن تیم خوب است. تیم هماهنگی که به طور منظم کار میکنند و هر کس تخصص خاصی را دنبال میکند.
راهحل این مشکل چیست؟
تیمسازی در استارت آپ. داشتن یک تیم قدرتمند، متخصص و منعطف یکی از بایدهای استارت آپ است. یک فرد متخصص میتواند باعث رشد و شکوفایی غیرقابل باور برای استارت آپ شما شود، در حالیکه یک فرد غیر حرفهای میتواند در یک چشم به هم زدن همه چیز را در استارت آپ شما نابود کند.
اگر هنوز تیم قابل اعتماد و حرفهای پیدا نکردید، تاسیس استارت آپ را از ذهنتان دور کنید و بودجهای به آن اختصاص ندهید. البته فقط برای سریع انجام شدن کار هم فردی را که به او اطمینان ندارید استخدام نکنید و تصمیم احساسی نگیرید. چرا که درست کردن اشتباهات یک فرد، زمان و هزینه بیشتری از شما خواهد گرفت.
- اشتباه 4: مقیاس پذیری زودهنگام
مقیاسپذیری استارتاپ در واقع قابلیت یک استارت آپ را جهت رشد بیشتر و عمل کردن در مقیاسی بزرگتر میگویند. بدون اینکه منابع مالی یا منابع انسانی آن محدود شود. آرزوی هر استارتآپی، بزرگ شدن و رشد بیشتر است. هیچ استارتآپی نمیخواهد تا آخر یک استارتآپ باقی بماند.
اشتباه بیشتر استارتاپها، مقیاس پذیری زودهنگام است. یعنی زمانی که استارتآپ آمادگی ورود به بازار بزرگتری را ندارد. قطعا یک کودک 5 ساله اگر در خیابانی بزرگ رها بشود گم خواهد شد. بنابراین یک استارتآپ هم باید اول به بلوغ کافی برسد و بعد با قدرت وارد دنیای بزرگتر شود.
اگر ویژگیهای زیر را دارید آماده مقیاس پذیری نیستید:
- ارزش طول عمر مشتری (LTV) را برای استارتآپتان هنوز نمیدانید. (قیمت * تکرار خرید)
- هزینه جذب مشتری تان را نمیدانید
- بیزینس مدل شما به روز نمیشود. (به این معنی که هنوز روش مشخصی برای جذب مشتری ندارید)
- بیشتر وقتتان در کارهای عملیاتی استارت آپ میگذرد و به استراتژی توجهی ندارید.
راهحل این مشکل چیست؟
- مشکلی که میخواهید از مشتری حل کنید به اندازه کافی بزرگ باشد و علاوه بر این، به اندازه کافی مشتری در بازار برای شما وجود داشته باشد. (مارکت بزرگ)
- هزینههای جذب مشتری را به اندازه کافی پایین بیاورید و به همان اندازه درآمدتان را افزایش دهید تا به مرحله سودآوری برسید. در واقع در این روش باید کانالهای تبدیلتان را بهینه کنید و علاوه بر جذب، راهی برای حفظ و نگهداری مشتری پیدا کنید.
- زمانی که به مرحلهای رسیدید که هزینه جذب مشتری شما از ارزش طول عمر مشتری (LTV) کمتر شد. میتوانید کم کم به مقیاسپذیری فکر کنید.
جمع بندی
در این مقاله دربارهی مفهوم استارت آپ، نکات و ایده های آن صحبت کردیم. آن چیزی که اهمیت دارد این است که قبل از راه اندازی استارت آپ خود قبل از هر چیز، روی ایده تان تمرکز کنید. اگر سرمایه ای ندارید هرگز ناامید نشوید و از شتاب دهنده ها کمک بگیرید. با مطالعه راجع به تاریخچه ی بسیاری از کارآفرین ها و استارت آپ ها به این نتیجه خواهید رسید که با داشتن ایده های ناب و تلاش به هدفتان خواهید رسید